علی محمد حسام فر Ali Mohammad Hesamfar

وبسایت شخصی علی محمد حسام فر

شبکه های فارسی زبان خارج و بحران هویت

فروردین ۴, ۱۳۹۳, توسط hesamfar, دسته بندی اخبار

انسان ها معتقد به هر دینی باشند، کتاب های مقدس را دینشان در برهه های مهم زندگی حاضر می کنند. اما کسی مثلا دیوان شعر سر سفره ی هفت سین نمی گذارد.دیوان سوزنی سمرقندی یا شاملو را سر سفره ی عقد نمی گذارند و مسافر از زیر دیوان خیام رد نمی شود.
جایگزین کردن شاهنامه، برای کنار زدن فرهنگ دینی است.تا پارسال حافظ می گذاشتند، و امسال شاید به خاطر ریش سفید جمشید شاه، شاهنامه. و تمایلات دینی هر دو شاعر البته مشخص است و در اشعارشان پیدا. اما سیاست گذاری این شبکه ها که همگی تصمیم گرفتند هماهنگ با هم ابتدا دیوان حافظ و حالا شاهنامه را جایگزین قرآن کنند، بحث دیگری است.

در همین باره، سینا علی محمدی در جام جم آنلاین نوشت:

 

 

 

طراحان جنگ نرم در آن سوی آب‌ها در برنامه‌های نوروزی خود، این بار سیاست را تقریبا به حاشیه رانده و تمام توان خود را بر تبلیغ سبک زندگی (life style) غربی و ایجاد تقابل میان ایران و اسلام متمرکز کرده بودند. 


فارغ از این که وجود کلام‌الله مجید در سفره‌های هفت‌سین ایرانیان ، قرائت آن پیش از لحظه تحویل سال توسط بزرگ خانواده و همچنین قرار دادن پول لای صفحات قرآن به عنوان تبرک و عیدی، ریشه در چه تفکر و فرهنگی دارد؛ حذف و جایگزینی‌اش با حافظ یا فردوسی به واقع غیرمنطقی و غیرمعقول می‌نماید.

گروهی که معتقدند نوروز ایرانی، نیازی به کتاب عربی (قرآن) ندارد و بهتر است حافظ را به جای آن قرار دهیم قطعا با هر دو کتاب بیگانه هستند و حتی نمی‌دانند که دیوان حضرت لسان‌الغیب با این مصراع عربی آغاز می‌شود:

الا یا ایها الساقی ادرکاسا و ناولها…

فردوسی، شاعری که «عجم، زنده کرده ست بدین فارسی»، همواره مسلمانی موحد بوده است و جای جای شاهنامه‌اش گواهی است واضح بر این ادعا:

جهان را بلندی و پستی تویی/ ‌ ندانم چه‌ای هرچه هستی تویی

اما حتی اگر میزان، تقدم و تاخر زمانی باشد و این که سفره هفت‌سین متعلق به جشنی ۲۵۰۰ ساله است و قرآن به آن افزوده شده، باز هم باید گفت که دیوان حافظ یا شاهنامه فردوسی در مقایسه با قرآن کریم عُمری کوتاه‌تر دارند. 

واقعیت این است که برنامه‌‌سازان غربی به‌خوبی دریافته‌اند برای رسیدن به اهداف خود، نخستین قدم تفرقه‌افکنی و ایجاد شبهه در باورهای ملی و آیینی مردم ایران است؛ هراس آنها از اتحاد و همدلی است و از همه ابزارهای لازم برای برهم زدن این وحدت و انسجام بهره می‌برند غافل از این که در همین ادبیات فخیم ایران زمین، مولانایی وجود دارد که عمق نفوذ اندیشه و کلامش مرزهای جغرافیایی و فرهنگی جهان را درنوردیده و هم او گفته است:

شیر خدا و رستم دستانم آرزوست!


One Comment

خب ، نظر شما چیه؟